برچسب‌ ها: , , , , ارسال دیدگاه
وقتی دومین گی میره اون دنیا می بینه گله به گله یه مرد رو تخت نشسته و چند تا زن باهاش لاس می زنند. یه جیغ بلند می کشه که:
خدایا این چه بهشتیه ما رو آوردی؟
ندای کلفتی می گه : هان ای فرزندم  تو در دنیا بسیار پاک بودی. آنقدر که حتی به زنان نگاه هم نمی کردی. اینک این بهشت و هر آنچه حوری خواهی ارزانی تو.
آروم تو دلش می گه : کجایی پسر ببینی کجا گیر کردم!
ندای کلفت جواب می ده: او هم مثل تو از این همه نعمت دچار هذیان شده روزی هزار بار از ما می خواهد از این جهنم نجاتش دهیم!

این پست را پرینت کنید و یا بصورت فایل PDF ذخیره نمایید اشتراک دیدگاه های این پست ارسال به توئیتر ارسال به بالاترین ارسال به فیس بوک ارسال به خوشمزه

درباره

عکس من
این بلاگ تحفه درویش است. برگ هایی از زندگی یک همجنس گراست که هنوز سبز اند.

برگه ها

هم آغوش شانه های عشق

و چه زيبا در سكوتی شبانه، دو شانه مردانه یک سنگيني را پناه مي شود.

طراحی شده توسط زنورس | تبدیل شده توسط قالبهای پلاس